هیچ کس اینجا نیست .
خلا بیداد می کند .
گاه چیزی شبیه موریانه احساست را می جود..قطعه قطعه می کند . نیشگونت می گیرد !
می گویند برد با منطق است .
سیاست به خرج می دهی . رفیقش می شوی .
رفیق سختگیری ست . کمی سخت است راه آمدن با او !
گاه چشم هایش را ریز می کند و می پرسد دوام می آوری یا نه ؟! ( کتابی حرف می زند .برخوردش به ظاهر دوستانه نیست !)
سعی می کنی شبیه او شوی ...
می گویی آری یا مرگ یا زندگی ! ( قیافه ات شبیه بازیگرهای تاتر می شود )
می خندد از ته دل ...کمی بانمک می شود ! انگار دارد مهرش به دلت می نشیند !
....
* تو هم انگار حرف زدنت کتابی شده ! کمال همنشین است دیگر !
سلام... خوشحالم از آشنائی با شما... گشتن به دنبال کتاب منو اینجا آورد.. م.فق باشی..
جدی ؟! مگه من شکل کتابم :))!
اول غلطای املایی :
خلاء - تئاتر -
دوم مگه بازیگرای تئاتر قیافه شون چه شکلیه ؟!
دیکته ام خوب بود به خدا !؟ حالا شدم ۱۸ :(!
ژستشون منظورم بود !
چقدر تند تند آپ می کنی:)نمی رسم بیام هی!اما بیام با هم می خونمشون.
به آلبالو:دوم:مصنوعی ِلاستیکی ِمنجمد!در ضمن باقلا غاتوق رو چه جوری می نویسن ؟همین طوری؟
تند تند خوبه یا کند کند حالا؟!:)
برد با منطقه وقتی که جزئی از تو باشه
. نه اینکه بخوای مثل اون باشی و در عوض با احساست بجنگی!
گرچه مهم نیست. مهم اینه که منطق رو بیشتر از احساسمون قبول داریم!!!
من که اینطوریم. نمیدونم.
حق با توئه دوست من
نمی دانم چه بگویم..
(منم حرف زدنم کتابی گردید!)
خوب است ادامه بدهید ...(منطق)!
سلام گلم
اینم ناز بودم مثل همیشه...
موفق باشی
تو هم نازی مثه همیشه:*
الان اینی که گفتی خوبه یا بد؟!
فعلا که خوبه ...گرچه یه خورده خشنه !