ورونیکــــا

ورونیکا تصمیم می گیرد ...

ورونیکــــا

ورونیکا تصمیم می گیرد ...

...

 

از عام به خاص تبدیل شدم .

گاهی خودمم خودمو به سختی می فهمم!

 

پ.ن: وقتی پناه بردن به دنیای شیرین خوابهامو ترجیح بدم هیچ چیز حتی زلزله هم نمی تونه مانع ام بشه !

امروزم یکی از همون روزا بود در اتاق و قفل کردم و تا ۹ شب تو یه عالم شیرین و بی دردسربودم !

 

نرگس

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:35 ق.ظ

پ ن رو هستم!!

(حالا شیرین نه بی‌خبری‌اش هم بد نیست!)

خوابهای من معمولا شیرینن و پر هیجان .
همین دیشب خواب دیدم بازیگر فیلم سیصدم و تمام صحنه های این فیلم و که هنوزم تو عالم واقع ندیدم دیدم! خیلی هیجان انگیز بود:)

اینر شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:14 ق.ظ http://lireka.blogsky.com

خاص/ عام؟ خاص هم یه جور عامه.

چه جور عامه؟!

[ بدون نام ] یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:57 ق.ظ

خانوم خانوما تا ۹ خوابیدی ... از ۹ به بعد چی کار کردی :))‌ حتما تا صبح کتاب میخوندی نه؟


خوش به حالت خواب هات شیرینه .... من چند وقته که تو خواب مدام یا میدزدنم ... یا یه بلایی سرم میارن ... در کل خواب راحت بر من حرام شده :))

از ۹ به بعد تو عالم فکر و خیالام غوطه ور بودم:)
ااااا نه خدا رو شکر خوابای من همه شیرینن و دوست داشتنی ... گرچه گاهی خواب بد هم می بیم اما کم ان...مهمونت می کنم به خوابام بهت خوش می گذره حتما:)

*+*+*سارا*+*+* یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ب.ظ

مرسی .... آره مگه میشه تو خواب شیرین شما بیام و بهم خوش نگذره؟


دیشب بعد از کامنتی که دادم رفتم لالا ... ایندفعه خوب بود ... فک کنم خواب های تو رو منم اثر کرده :))

مرسی خانوم گل

چه خوب !
همیشه خوابهای رنگی ببینم سارای خوبم :*

سپیده یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 04:27 ب.ظ http://gomshodegan.blogsky.com

آره دوس جون منم وقتی از همه جا میبرم پناه میبرم به خواب
به قول حمید مصدق خواب رویای فراموشیهاست
خواب را دریابم که در آن دولت خاموشیهاست!

دوست خوبم رسیدن به خیر .
از حمید مصدق نگو که عاشق اشعارشم :)
وای باران باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ...
به سپیده گلم که خیلی دوسش دارم:*

خودت میشناسی ....:: یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:51 ب.ظ

سلام نرگس عزیز ...::

مهمونت می کنم به خوابام بهت خوش می گذره حتما:)

خوشحالم که شنبه خواب خوب دیدی و راحت خوابیدی ...::

پس نبود من بهتره تا بودنم ....::

امیدوارم هر شب خوابهای خوب ببینی و همه رو به خوابهات دعوت کنی ....::

همیشه شادو سر بلند باشی ...::

عدم رو هیچ وقت ترجیح نمی دم به بودن ...!!!
منم همین آرزو رو برات دارم دوست خوبم

مرمر دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ب.ظ

چرا غبطه خوشگلم؟ خودت به این نازی می نویس:) من اینجارو دوست دارم. اما با بلاگ اسکای دست به یقه م همیشه!

مرسی مرمر خانمی :*
چرا دست به یقه:))!

*+*+*سارا*+*+* چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:56 ق.ظ

من مرغ آتشم

میسوزم از شراره این عشق سرکشم

چون سوخت پیکرم ،

چون شعله های سرکش جانم فرو نشست ،

انگاه باز از دل خاکستر ،

بار دگر تولد من ،

آغاز میشود !!!!

و من دوباره زندگی ام را ،

آغاز میکنم.

پر باز میکنم ،

پرواز میکنم

*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+

هادی چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:07 ب.ظ http://7thday.blogsky.com

عجله دارم و فقط به این بسنده می‌کنم که: یواش یواش غرق شدن توی این دنیا و وادی بسیار خطرناکه. بپا از تمام زندگی نیفتی کنار.
:)

خطرناک؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد