من و اتاقم

 

اتاقم...قاب عکسام ...عروسکام ...کتابام....تابلوهای نقاشیم...کمد بهم ریخته لباسام ...آینه قدی اتاقم ...میز بهم ریخته لوازم آرایشم ...همه و همه تنها شاهدای لحظه ها مم...مثه مترسکای چوبی می مونن واسم ...بر و بر نیگام می کنن بی هیچ حرفی ...بی هیچ مزاحمتی  ...
گاهی با خودم حرف می زنم
گاهی اشک می ریزم
گاهی می خندم
گاهی می رقصم
گاهی جلوی آینه شکلکای مسخره از خودم در میارم ...
گاهی بچه می شم کارتون می بینم ..ذوق می کنم ...کیف می کنم.
گاهی بزرگ می شم فیلم می بینم ...فک می کنم ...شعر می خونم بلند بلند واسه دل خودم
تو اتاقم خودمم .آزادو فارغ ...بچگی می کنم ...زندگی می کنم ...