چقدر خوب است خستگی
خوبه که صبح هول هولکی بیدار شی و
دغدغه این و داشته باشی که یه وقت وقت کم نیاری .
خوبه که مدام در حال فعالیت باشی .
خوبه که مدام گوشیت زنگ بخوره و
مخاطبت اونایی باشن که تو باید گره کارشون و باز کنی .
فلسفه داشتن گوشی هم همینه دیگه !
خوبه که وقتتو واسه خوردن ناهار و شام هم بزور بتونی آزاد کنی .
خوبه که مدام کتاب بخری و بچینی تو قفسه کتابخونت و حتی فرصت ورق زدنشونو هم پیدا نکنی .
خوبه که فک و فامیلتو سالی یه بار اونم به بهونه سال نو ببینی !
خوبه که به بخش احساسی وجودت مرخصی بدی ...تعطیلش کنی نه اصلا فراموشش کنی !
خوبه که جمعه ها رو بدترین روز هفته بدونی و پناه بردن به رختخواب رو بهترین راه بدونی .
خوبه که...
خوبه که ...
چقدر خوب است خستگی !
*و بهتر از آن شبهاست
که مثل مرده بیافتی رو تخت و از فرط خستگی بیهوش شی و
فکر کردن به خودت به احساست به زندگی و هر چیز مزخرف دیگه ای روبه دست تقدیر بسپری ... |