قاضی شعبه ای که کارآموزشم
روز اول کار آموزیم چشماشو ریز کرد و با طمانینه بهم گفت:خیلی خوبه که اینقدر به درس علاقه داشتی و چند کلاس و جهشی خوندی!
منو بگو مونده بودم چی بگم!!!( منو جهشی خوندن! )
فقط لبخند زدم و گفتم بله !
جالبه که هر شاکی و مشتکی عنهی هم وارد شعبه ما می شه اول میاد سراغ میز من !
کلی توضیح می ده که اینطوری شده و فلان و این حرفا منم هاج و واج فقط نگاش می کنم کل حرفاشو که زد می گم : عذر می خوام من کارآموزم !
بعضیاشون که با اعتراض می گن اااااا خانم خب چرا از اول نمی گی !؟
منم تو دلم می گم خب کنجکاو بودم می خواستم موضوع پرونده تون و بدونم !
بخاطر همینه که فک میکنم سرتقی!!!! :))
من ؟ سرتق؟! :))
خسته نباشی خانومی
جالبه کار هیجان انگیزیه. هر کس یه مشکل و یه موضوع:)
مرسی سپیده جون :*
موفق باشید
u too
سلام...
خوبی؟ خسته نباشید...
وقتی موفق میشی که بتونی همه ی چیزایی که بر خلاف نظرات تو است رو بشنوی ...بدون این که اعتماد به نفست رو از دست بدی یا عصبانی بشی ...
نمی دونم چرا اینا رو گفتم ...
ببخشید.
به منم سر بزنی خوشحال می شم ...
شاد باشی.
اوهوم دقیقا
خوب کاری کردی :)
چشم حتما
میتونی رو میزت یک نوشته بزنی که " شاکیان محترم به میز بغل دستی مراجعه کنید " :)
:))
اینم حرفیه !